پیش بینی روند بازاریابی در سال 2023
از آنجایی که در سال 2023 بازاریابان باید نظارت دقیق تر و بیشتری بر فعالیتهای بازاریابی خود داشته باشند، موسسه گارتنر پنج پیشبینی را شناسایی کرده است که رهبران بازاریابی باید در استراتژیهای خود در سال 2023 و پس از آن بگنجانند تا نتایج موثرتری را به دست آورند و بتوانند اعتماد مشتریان خودشان را به دست بیاورند.
در زیر 5 پیش بینی از موسسه گارتنر را از بازاریابی در سال 2023 به بعد، بررسی می کنیم:

شماره 1: بازاریابی در سال 2023، هوش مصنوعی عملیاتی را برای تصمیم گیری های هوشمندتر و مبتنی بر داده مورد استفاده قرار میدهد.
گارتنر پیش بینی می کند که تا سال 2025، سازمان هایی که از هوش مصنوعی در عملکرد بازاریابی استفاده می کنند، 75 درصد از عملیات کارکنان خود را از تولید به فعالیت های استراتژیک تر تغییر خواهند داد. استفاده از هوش مصنوعی در عملیات بازاریابی باعث کاهش اصطکاک و حذف افزونگی می شود و به بازاریابان اجازه می دهد بودجه و منابع خود را به سمت فعالیت هایی سوق دهند که از یک سازمان بازاریابی پویاتر پشتیبانی میکنند.
به عنوان مثال، بازاریابان میتوانند از هوش مصنوعی در فرآیند خلاقانه استفاده کنند تا ضبط، پردازش و تجزیه و تحلیل تصاویر و ویدیوهای دنیای واقعی، بهبود کیفیت تصویر را خودکار کنند.
هوش مصنوعی به اصلاح فرآیندهای عملیات بازاریابی ادامه میدهد تا پاسخهای چابکتر و مبتنی بر دادهها را به چالشهای پیش رو که هیچ نشانهای از کند شدن ندارند، هدایت کند.
شماره 2: بازاریابی در سال 2023 یک تیم اصالت محتوا برای مبارزه با اطلاعات نادرست ایجاد می کند.
گارتنر پیشبینی میکند که تا سال 2027، 80 درصد از بازاریابان برنامه ای خاص برای مبارزه با اطلاعات نادرست و مطالب جعلی ایجاد خواهند کرد. حجم انبوه هوش مصنوعی و محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC) و ماهیت غیرقابل پیشبینی اکوسیستم محتوای دیجیتال امروزی یک چالش است که با افزایش استفاده از هوش مصنوعی و UGC، پیچیدهتر میشود.
پیشرفت در گستره و پیچیدگی اطلاعات نادرست، نگرانی فزاینده ای را برای CMOها ایجاد می کند. همانطور که هوش مصنوعی و سایر فناوریها به مشکل محتوا کمک میکنند، آنها نیز بخشی از راهحل خواهند بود.
شماره 3: بازاریابی بخشی از بودجه رسانه ای خود را مجدداً برای قرار دادن محصول اختصاص می دهد
گارتنر پیشبینی میکند که تا سال 2024، 70 درصد از برندها حداقل 10 درصد از بودجه رسانهای خود را برای قرار دادن محصول در محتوای سرگرمی مجدد اختصاص خواهند داد. واقعیت این است که مصرفکنندگان از تبلیغات خسته شدهاند و آنهایی که دارای امکاناتی هستند که میتوانند از تبلیغات انصراف دهند، این کار را انجام میدهند. مصرفکنندگان پردرآمد بیشتر احتمال دارد بگویند که «عمداً به تبلیغات توجه نمیکنند» و «سعی میکنند چند کار را انجام دهند» اگر در مقابل یکی گیر کنند.
این بازی موش و گربه بسیار گران شده است و برندها دلار بالایی را برای دستیابی به مصرف کنندگان پردرآمد از طریق تبلیغات دیجیتال پرداخت می کنند. اما وقتی این مخاطب راههای جدیدی برای تنظیم آنها پیدا میکند، چنین برداشتهایی کمتر معنا پیدا میکند. بازاریابانی که به فرمتهای تبلیغات دیجیتال سنتی چسبیدهاند، به طور فزایندهای به مخاطبانی دست خواهند یافت که عمدتاً از افراد دیجیتالی تشکیل شدهاند.
در عوض، برندهایی که به سمت عرضه محصول (مانند پخش تلویزیونی) و محتوای حمایت شده (مانند پستهای برندها، اینفلوئنسرها و افراد دیگر) روی میآورند، ادامه خواهند داد. این نوعی بازاریابی است که مصرف کنندگان می گویند در همه جا می بینند و تا حد زیادی آن را تایید می کنند.
شماره 4: بازاریابی یک برنامه وفادارسازی برای حفظ مشتریان برتر ایجاد می کند.
یک استراتژی موثر برای پاداش دادن به مشتریان و جمع آوری داده های حیاتی برای شخصی سازی و افزایش تجارب مشتری. در حال حاضر، برنامه های وفادارسازی بیشتر در صنایع مسافرتی، مهمان نوازی و خرده فروشی رایج است. با این حال، فرصتهایی در زمینههای دیگر مانند بانکداری و کالاهای بستهبندی مصرفی وجود دارد. تنها 36 درصد از 1068 برندی که گارتنر در سال 2022 تحلیل کرده، برنامه وفادارسازی داشتند.
محتوای وفادارسازی مؤثر اغلب بسیار شخصی سازی شده است و بهترین استفاده را برای جذب مخاطبان هدف با اولویت بالا، بهبود حفظ و رشد دارد. تا سال 2023، هر دو نوع شرکت های B2B و B2C سرمایه گذاری خود را در برنامه های وفاداری به عنوان درصدی از کل بودجه بازاریابی خود افزایش خواهند داد.
رقابت برای جلب توجه مشتریان و داده های شخص اول با راه اندازی و اصلاح برنامه های وفادارسازی توسط شرکت بیشتر افزایش مییابد. CMOهایی که بهترین برنامههای وفادارسازی را اجرا میکنند، رویکرد خود را فراتر از مزایای معاملاتی می بینند و شخصیسازی را بهعنوان یک عنصر متمایزکننده میشناسند.
شماره 5: بازاریابی در قبال هوش مصنوعی اخلاقی پاسخگو خواهد بود.
گارتنر پیشبینی میکند که تا سال 2025، 70 درصد از مدیران ارشد سازمانها، مسئولیتپذیری برای هوش مصنوعی اخلاقی در بازاریابی را در میان دغدغههای اصلی خود شناسایی خواهند کرد. محدودیتهای مربوط به حریم خصوصی در جمعآوری دادهها، فشارهای اقتصادی، و پیشرفتهای هوش مصنوعی، تیمهای بازاریابی را وادار میکند تا برای بهینهسازی عملکرد کمپین و کاهش هزینهها، بیشتر به هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی تکیه کنند.
به طور همزمان، گروههای مدافع نگرانیهای خود را در مورد استفادههای دستکاری و مغرضانه از هوش مصنوعی از طریق تحولاتی مانند قانون هوش مصنوعی در اتحادیه اروپا یا منشور حقوق هوش مصنوعی در ایالات متحده ابراز میکنند. چندین برند به دلیل استفاده از فناوری پیشرفته برای تأثیرگذاری بر مصرفکنندگان مورد انتقاد قرار گرفتهاند.
مطلب پیشنهادی: در رابطه با استراتژی اقیانوس آبی بیشتر بدانید.
دیدگاهتان را بنویسید